English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6480 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stern attack U در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد
eavesdropper U استراق سمع کننده
eavesdroppers U استراق سمع کننده
auto cat U هواپیمای رله کننده هواپیمای واسطه مخابراتی
eaves droper U مسئول بگوش ایستادن استراق سمع کننده
air intercept U رهگیری کننده هوایی
interception U رهگیری هوایی جلوگیری از ورودهواپیماهای دشمن استراق سمع
sortie U یک هواپیمای تک کننده
sorties U یک هواپیمای تک کننده
trailer U خودرو تریلی کش هواپیمای تعقیب کننده هدف
trailers U خودرو تریلی کش هواپیمای تعقیب کننده هدف
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
radio guard U نگهبان اطاق بی سیم کشتی یا هواپیمای مامور استراق سمع
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
initial vector U مسیر اصلی یا اولیه هواپیمای رهگیر بعد ازشروع رهگیری
punches U در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punched U در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punch U در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
collision course interception U تقاطع مسیر رهگیری باهواپیمای دشمن مسیربرخورد هواپیمای رهگیر بادشمن
judy U در رهگیری هوایی علامت اینست که با هواپیمای دشمن درگیر شده ام و در حال انجام ماموریت می باشم
purple U در رهگیری هوایی یعنی یکان یا هواپیمای تعیین شده مشکوک به حمل جنگ افزاراتمی است
stranger U در رهگیری هوایی یعنی یک هواپیمای ناشناس با گرا ومسافت و ارتفاع داده شده درحال امدن است
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
visual interceptor U هواپیمای رهگیر بصری هواپیمایی که باوسایل بصری رهگیری میکند
day fighter U هواپیمای رهگیری روزانه جنگنده رهگیر مخصوص عملیات روزانه
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
beam attack U تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
tracks U در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
track U در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
tracked U در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
lead aircraft U هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
state lamb U در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی ندارم که رهگیری انجام دهم و برگردم
state tiger U در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی برای اجرای ماموریت رهگیری دارم
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
air interception U عمل رهگیری هوایی رهگیری کردن
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
intercept receiver U دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
towing U به حرکت دراوردن هواپیمای بی موتور با هواپیمای موتوردار یا اتومبیل یا قرقره و طناب
droned U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
droning U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drones U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
drone U خودرو یا هواپیمای بدون راننده یا خلبان هواپیمای مدل با کنترل دور
clean aircraft U هواپیمای اماده بلند شدن هواپیمای بدون مخازن خارجی
dive bomber U هواپیمای بمب افکن شیرجه هواپیمای عمودرو
bogey U تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogies U تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
bogeys U تماس با هواپیمای دشمن هواپیمای دشمن هواپیمای ناشناس
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
escort aircraft U هواپیمای اسکورت هواپیمای مراقب
notional aircraft U هواپیمای قراردادی هواپیمای نمونه
flying crane U هواپیمای اخراجات هواپیمای جراثقال
fighter U هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
fighters U هواپیمای شکاری هواپیمای جنگنده
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
catterer U پچ پچ کننده
filleting U پر کننده
renunciant U رد کننده
thinner U کم کننده
spurner U رد کننده
abjurer or abjuror U کننده
puffer U پف کننده
attenuant U اب کننده
swooner U غش کننده
squasher U له کننده
fluxing oil U اب کننده
squelcher U له کننده
refuser U رد کننده
refutative U رد کننده
bandwidth U یچ کننده
hoppers U لی لی کننده
hopper U لی لی کننده
repudiationist U رد کننده
renunciant U کننده
fillet U پر کننده
rebutter U رد کننده
filleted U پر کننده
surfy U کف کننده
fillets U پر کننده
skittish U رم کننده
refutatory U رد کننده
fizzy U کف کننده
solver U حل کننده
wheezier U خس خس یا خر خر کننده
jaberer U پچ پچ کننده
fillers U پر کننده
tracker U پی کننده
deletive U حک کننده
bender U خم کننده
crusher U له کننده
mumbler U من من کننده
trackers U پی کننده
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2پن مرطوب کننده
2پن مرطوب کننده
1Oem
1روشنی خیره کننده صنعت
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com